نماز
اولين سؤال قيامت نماز است.

 

خاطرات نماز امام خميني

خاطرات نماز امام خميني
خاطرات نماز امام خميني


نويسنده:نادر فاضلي

روز اولي بود كه شاه رفته بود. امام در نوفل لوشاتو فرانسه اقامت داشتند. نزديك به سيصد الي چهارصد خبرنگار خارجي از كشورهاي مختلف، اطراف منزل امام جمع شده بودند. تختي گذاشتند و امام روي آن ايستادند تا به سؤالات خبرنگاران پاسخ دهند. تمام دوربينها كار مي‌كردند. هنوز دو سه سؤال بيشتر از امام نشده بود كه صداي اذان ظهر شنيده شد. امام بلافاصله جمع خبرنگاران راترك كردند و فرمودند:
« وقت فضيلت نماز ظهر مي‌گذرد.»
تمام حاضرين از اين كه امام محل را ترك كردند، متعجب شدند.
كسي از امام خواهش كرد: «چند دقيقه اي صبر كنيد تا چند سؤال ديگر هم بشود و بعد براي اقامة نماز برويد.»
امام با قاطعيت فرمودند: « به هيچ وجه نمي شود» و براي خواندن نماز رفتند.

 

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:خاطرات نمازشهدا, :: 15:3 ::  نويسنده : سيد علي حسيني

شهید شیرودی
شهيدخلبان علي اكبر شيرودي در كنار هليكوپتر جنگي‌اش ايستاده بوده و از خبرنگاران هر كدام به نوبت از او سؤال مي‌كردند.
خبرنگاري از كشور ژاپن آمده بود پرسيد: شما تا چه هنگام حاضريد بجنگيد؟
شيرودي خنديد. سرش را بالا گرفت و گفت: ‌ما براي خاك نمي‌جنگيم ما براي اسلام مي‌جنگيم. تا هر زمان كه اسلام درخطر باشد...)



ادامه مطلب ...
دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:آیه آخرسوره کهف, :: 14:55 ::  نويسنده : سيد علي حسيني

ساعت 11 شب بود.توی قرارگاه نشسته بودیم و حرف می زدیم، صحبت از اراده انسان بود.كسی پرسید: (برای تقویت اراده چه باید كرد؟مثلا اگر كسی بخواهد شب ها كمتر بخوابد یا هر ساعتی كه خواست بیدار شود، چه كار باید بكند؟)
شهید محمد بروجردی هم در جمع ما بود.او گفت:( هر كس آیه آخر سوره كهف را قبل از خواب بخواند، هر ساعتی كه بخواهد ، از خواب بیدار می شود.)
حرفش برایمان جالب بود.تصمیم گرفتم این مطلب را همان شب امتحان كنم.آیه را چند بار خواندم و خوابیدم.
صبح بیدار شدم، اوایل اذان بود.شهید بروجردی را دیدم كه زودتر از من بلند شده بود و به نماز ایستاده بود.نمازش را كه تمام كرد، گفت: (مگر شما دیشب آیه آخر سوره كهف را نخواندی؟)
گفتم: (چرا.)
گفت: (پس چرا خواب ماندی؟)
گفتم:( تصمیم داشتم اول اذان بیدار شوم، كه شدم.چطور مگه؟)
گفت:( آخر من فكر كردم می خواهید برای نماز شب بیدار شوید.)
گفته او كنایه از این داشت كه چرا برای نماز شب بیدار نشده ام.در دلم غوغایی به پا شد.خیس عرق شدم وشرمنده این همه بزرگی و جوانمردی

سردار غلامرضا جلالی، لشگر 17 علی ابن ابی طالب (ع)

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:نمازخانه مدرسه ما, :: 14:50 ::  نويسنده : سيد علي حسيني

سال 1380 در دبستان «دوازده فروردين» تدريس مي كردم. مدرسه ما، دو كلاس اضافي داشت. يكي از آن ها را كتابخانه و آزمايشگاه كرديم و ديگري را نمازخانه. بعد از كلي نامه نگاري، موكتي هم براي آن جا تهيه و تابلوي نمازخانه را نصب كرديم.
فضاي نمازخانه چندان دلچسب نبود و فقط يك موكت، كف آن انداخته بوديم. البته، قبل از ما اصلاً موكت نبود. حس مي كردم كه بچه ها علاقه ي چنداني به برگزاري نماز در مدرسه و شايد در خانه ندارند و خيلي از آن ها حتي در خواندن تعداد ركعت ها هم مشكل داشتند! من براي نمازخوان كردن آن ها، از «تقويت انگيزه و علاقه ي دروني» شروع كردم. با اين همه، اين روش هم كافي نبود. شاگردانم به سختي به خواندن نماز تمايل نشان مي دادند. هنوز انگيزه ي قوي پيدا نكرده بودند.



ادامه مطلب ...

 

یك مهندس روسی تعدادی كارگر ایرانی را برای كار استخدام كرده بود، كارگران بنا به وظیفه شرعی وقت اذان كه میشد برای خواندن نماز دست از كار میكشیدند.

 

یك روز مهندس به آن ها اخطار كرد كه اگر هنگام كار نماز بخوانند آخر ماه از حقوقشان كسر میشود. كسانی كه ایمان ضعیف و سست داشتند از ترس كم شدن حقوقشان نماز را به آخر وقت میگذاردند امّا عدّه ای بدون ترس از كم شدن حقوقشان همچنان در اوّل وقت، نماز ظهر و عصرشان را میخواندند.

 

آخر ماه، مهندس به آن ها كه همچنان نمازشان را اوّل وقت خوانده بودند، بیشتر از حقوق عادّی (ماهیانه) پرداخت میكند كسانیكه نماز خود را به بعد از كار گذاشته بودند به مهندس اعتراض میكنند كه چرا حقوق آنها را زیاد داده است. مهندس میگوید:

اهمیّت دادن آن ها به نماز و صرفنظر كردن از كسر حقوق، نشانگر آن است كه ایمان آن ها بیشتر از شماست و این قبیل آدم ها هرگز در كار خیانت نمی كنند همچنانكه به نماز خود خیانت نكردند.


دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:خاطره نماز یک شهید, :: 14:46 ::  نويسنده : سيد علي حسيني

شهید حسین صنعتكار بسیار مقیّد به خواندن نماز شب بود. و این روحیه را در عمل به سایرین منتقل می‌كرد هركس دو روز با حسین بود نماز شب خوان می‌شد. یكبار از او پرسیدم: شبی شده است كه از خواب بیدار نشوی؟ با تبسمی ملیح گفت:‌ یك شب از شدت ضعف و بی‌خوابی، خواب ماندم.با نیش پشه‌ای از خواب بیدار شدم. ساعت سه بامداد است. به قدری خوشحال شدم كه نهایت نداشت چرا كه یك پیك حق در قالب پشه مرا از خواب بیدار كرده بود تا نمازم فوت نشود.؟

*محاسن، ج 1، ص 396

 


دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:خاطره نمازشهیدرجایی, :: 14:42 ::  نويسنده : سيد علي حسيني
دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:خاطرات نماز, :: 14:23 ::  نويسنده : سيد علي حسيني

چادرهای دسته ی یک، در میان درختان تنومند بلوط، پذیرای نیروهای گردان بود. محمّد وفایی زاده دعای توسل می خواند، نیروها در طول روز آن همه فعالیّت کرده بودند که حضور فشرده ی ایشان در مراسم دعا، امروز که 23 سال از آن زمان گذشته است، عجیب به نظر می رسد. عملیات نزدیک بود و نیروها آرام و قرار نداشتند. روزها در جنگل بلوط که قدم می زدی، بعضی ها را می دیدی که داخل چادر یا بیرون روی تکه سنگی نشسته اند و مشغول نوشتن هستند: خاطره، نامه و یا شاید هم وصیت نامه.



ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

اولين سؤال قيامت نماز است.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نماز و آدرس ali1505.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 63
بازدید دیروز : 41
بازدید هفته : 207
بازدید ماه : 202
بازدید کل : 98459
تعداد مطالب : 117
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

دایرکتوری افسران ارزشی اوقات شرعی

”چهارمین